برخورد متفاوت با زنان قهرمان، دستمزد کمتر، بی‌عدالتی در برخورداری از سهمیه‌ها و بودجه‌های تعیین شده،آنها را همواره در تنگنای مالی و اخیرا در مسیر پدیده‌ای جدید به نام «مهاجرت ورزشکاران» قرار داده است. در این‌باره با «لیلا ابراهیمی» نخستین دونده مدال‌آور زن ایران گفت‌وگو کردیم.

لیلا ابراهیمی

 همشهری آنلاین - مریم سرخوش: محدودیت‌ و محرومیت‌های ورزش بانوان این روزها کم‌رنگ‌تر از دو، سه دهه قبل، اما به قوت خود باقی است. برخورد متفاوت با زنان قهرمان، دستمزد کمتر، بی‌عدالتی در برخورداری از سهمیه‌ها و بودجه‌های تعیین شده، ممنوعیت‌های حضور در اماکن ورزشی و حتی سهم کمتر از تبلیغات فضاهای مجازی پاشنه آشیل ورزش بانوان بوده و هست تا آنها را همواره در تنگنای مالی و معیشتی و طی سال‌های اخیر در مسیر پدیده‌ای جدید به نام «مهاجرت ورزشکاران» قرار دهد. در این باره با نخستین دونده زن ایرانی که مدال‌های زیادی را در مسابقات آسیایی کسب کرده است، گفت‌وگو کردیم.

«لیلا ابراهیمی» که سال ۸۰ اولین حضورش در عرصه دوومیدانی جرقه خورد. زمانی که برای ثبت‌نام در این رشته به سالن شهید کشوری (تنها پیست سرپوشیده آن زمان رفت) و استعدادش موجب شد تا مورد توجه مربی قرار بگیرد. از همان دوران هم به یکی از دوندگان موفق دوی نیمه استقامت تبدیل شد و با رکوردشکنی‌های متعدد، اولین دونده زن ایرانی بود که پس از انقلاب سال ۵۷ موفق به دریافت مدال قهرمانی در آسیا شد. هرچند این روزها از سکوی قهرمانی فاصله گرفته و به گفته خودش غربالگری و پرورش استعدادهای ورزشی مهم‌ترین بخش زندگی‌اش شده است.

  • رکوردهایم هنوز شکسته نشده

ملی‌پوش اسبق دوومیدانی درباره خداحافظی‌اش از ورزش حرفه‌ای می‌گوید: به دلیل سفری که چند سال پیش به یکی از کشورهای خارجی داشتم، نتوانستم آن تمرینات سخت و نفس‌گیر را ادامه بدهم. واقعیت این است که پس از بازگشت به ایران دیگر رغبتی برای روزی ۸ ساعت مداوم ورزش کردن برایم باقی نمانده بود. طی ۱۸ سال حضور در ورزش حرفه‌ای از زندگی شخصی دور افتاده بودم و ترجیح دادم که وارد حیطه مربیگری شوم. اما تمریناتم را کنار نگذاشتم و عادت صبح زود بیدار شدن و ورزش کردن را ترک نکردم. به همین دلیل بیشتر اوقات، حتی همین روزهای کرونایی هم ساعت ۵:۳۰ صبح از خانه بیرون می‌زنم و می‌دوم.

ابراهیمی به حضورش در دوره‌های بین‌المللی و مدرک‌های مربیگری اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: این روزها وقتم صرف ورزشکاران نوجوانی می‌شود که استعداد خوبی در این حوزه دارند و حتی فکر می‌کنم یکی از رکوردهایم را هم بکشنند. رکورد ۱۵۰۰ متر داخل و خارج سالن و ۳ هزار متر آزاد خارج و داخل سالنم هنوز شکسته نشده و به خودم تعلق دارد، اما یکی از شاگردان مستعدم احتمالا این رکورد را در آینده‌ای نزدیک می‌شکند. امیدوارم در کوتاه‌مدت مشکلاتی که بر سر راه بسیاری از ورزشکاران زن در ایران وجود دارد، برطرف شود تا بتوانیم شاهد حضور این استعدادهای خوب در عرصه‌های مختلف برای افتخارآفرینی برای ورزش کشورمان باشیم. 

  • پوئن مثبت در انتخابی دوومیدانی 

یکی از مشکلاتی که در حوزه ورزش وجود دارد، بی‌عدالتی در تقسیم سهمیه‌ها و نرسیدن بسیاری از ورزشکاران به جایگاه‌ واقعی‌شان است. اما خوشبختانه در دوومیدانی این شرایط کمتر به چشم می‌آید. ابراهیمی با اشاره به این مطلب عنوان می‌کند: دوومیدانی رشته رکوردی است که حتی اگر در برخی هیات‌ها بحث بی‌عدالتی از سوی روسا مطرح باشد، رکوردگیری‌ها در مسابقات رسمی یا قهرمان کشوری مهم‌ترین عامل انتخاب می‌شود، حتی اگر ورزشکار معروف یا ناشناخته شده نباشد. این مساله باعث شده که حتی در بخش بانوان هم با وجود بسیاری از ضعف‌های ساختاری، شرایط ناعادلانه‌ در مسابقات انتخابی وجود نداشته باشد. پوئن مثبتی که ورزشکار با توجه به توانایی‌هایش انتخاب می‌شود. هر چند همین عوامل هم موجب نشده که ضعف‌های اقتصادی و مشکلات مالی که ورزشکاران دوومیدانی‌کار با آن مواجه هستند، پوشش داده شود.

این ورزشکار می‌افزاید:‌ زمانی که من ورزش حرفه‌ای را شروع کردم، مشکلات مالی وحشتناک بود. من از سوی خانواده حمایت می‌شدم و البته با توجه به رکوردشکنی‌ها سطح بالای جوایز را هم به دست می‌آوردم. هر چند تمام درآمدم صرف ورزش قهرمانی می‌شد. در آن مقطع یک کمپانی ورزشی اسپانسر من بود و سالانه تجهیزات و جوایز ویژه‌ای به من پرداخت می‌کرد. اما برای بسیاری از هم‌دوره‌ای‌های من و البته ورزشکاران کنونی مشکلات مالی، پاشنه آشیل است. ما حتی از امکاناتی که اسپانسرهای بین‌المللی برای ورزشکاران دوومیدانی در نظر می‌گیرند هم محروم هستیم. در بسیاری از کشورهای دنیا ورزشکاران این رشته تحت حمایت یک کمپانی خاص هستند و جوایز ویژه هم دریافت می‌کنند اما این شرایط برای ورزشکاران ایرانی وجود ندارد. هر چند که این محدودیت توجه به ورزشکاران در کشور خودمان از سوی حامیان مالی داخلی هم وجود دارد. 

  • در فضای مجازی هم دیده نشدیم 

این روزها فضای مجازی به منبعی برای کسب درآمد خیلی‌ها تبدیل شده اما بیشترین حضور متعلق به کسانی است که هیچ تخصصی در زمینه ورزش و حوزه‌های دیگر ندارند. شرایطی که ابراهیمی به آن اشاره می‌کند و می‌افزاید: فضای مجازی شرایط ویژه‌ای را برای درآمدزایی ایجاد کرده اما سهم ورزشکاران به‌ویژه زنان از این فضای تبلیغاتی کم است. بسیاری از تبلیغات اینستاگرامی به افرادی واگذار می‌شود که شاید تخصصی در هیچ حوزه‌ای ندارند اما به راحتی اسپانسرها را جذب می‌کنند. ورزشکاران خانم با وجود مدال‌آوری و حضور در عرصه‌های بین‌المللی مورد توجه قرار نمی‌گیرند و به نوعی فرهنگ حمایت از آنها با حضور پررنگ‌شان در فضای مجازی نهادینه نشده است.

این دونده ملی‌پوش تاکید می‌کند: این مساله جایی اهمیت پیدا می‌کند که ورزشکاران به ویژه بانوان برای باقی ماندن در سطح حرفه‌ای ورزش باید زمان زیادی را به تمرینات حرفه‌ای اختصاص دهند. شغل اصلی آنها ورزش است و زمان دیگری برای درآمدزایی‌ و داشتن شغل دوم ندارند. اغلب ورزشکاران هم فارغ‌التحصیل رشته‌های تربیت بدنی هستند و باید در همین حوزه ورزش مشغول به فعالیت شوند. یا اگر در رشته دیگری مدرک گرفته‌ باشند، زمانی برای کسب تجربه و پیشینه شغلی نداشته‌اند که پس از پایان دوران حرفه‌ای بخواهند با همان مدرک و سوابق مشغول به کار شوند. 

ابراهیمی ادامه می‌دهد: بسیاری از ورزشکاران از گذشته تا کنون شرایط زندگی مناسبی ندارند و با وجود پیشرفت در بسیاری از حوزه‌های و زیرساخت‌های ورزشی از نظر درآمدزایی برای ورزشکاران پس‌روی کرده‌ایم. همین چند وقت پیش خبری خواندم که ورزشکار المپیکی رشته کشتی حتی هزینه‌های درمان هم ندارد. کرونا هم این شرایط را تشدید کرده و بسیاری از ورزشکاران حتی المپیکی‌های رشته خودمان مجبور هستند با هزینه‌های شخصی، آمادگی جسمانی‌شان را حفظ کنند. در حالی که مسئولان می‌توانستند با استفاده از ظرفیت کارشناسان حوزه تبلیغات، شرایطی را برای درآمدزایی ورزش و ورزشکاران در فضای مجازی به وجود بیاورند. اتفاقی که نیازی به تامین بودجه هم نداشت.

  • زنان دیگر محدودیت تصویری ندارند 

ابراهیمی عنوان می‌کند: در دوره ما شرایط متفاوت بود و این همه فضا برای دیده شدن وجود نداشت. بخشی از پیشرفت ورزشکاران همین تبلیغات رسانه‌ای است. آن سال‌ها بانوان اجازه حضور در هر مسابقه‌ای را نداشتند و ممنوعیت تمرین با مربی آقا هم وجود داشت. مشکل اساسی آن زمان فعالیت بانوان زیر نظر هیات‌ها بود که زیرشاخه‌ای از فدراسیون به شمار می‌رفتند و باعث می‌شد ورزش زنان در اولویت قرار نگیرد. حق اعزام به مسابقات نداشتیم و پوشش‌ها هم با شرایط کنونی کاملا متفاوت بود. من اولین ورزشکار بودم که در آن مقطع زمانی موفق به کسب مدال‌های زیادی شدم و اسمم در بسیاری از رسانه‌ها چاپ می‌شد. اما اجازه تبلیغات بنری نه برای من و نه هیچ ورزشکار زن دیگر وجود نداشت، به همین دلیل شرایط فعالیت اقتصادی با یک اسپانسر مهیا نمی‌شد. 

وی ادامه می‌دهد: نابرابری دریافت دستمزد و برخورداری از حامیان مالی بین ورزشکاران زن و مرد در آن مقطع زمانی بسیار پررنگ بود. محدودیت‌های تصویری در مجامع اجتماعی هم مزید بر علت می‌شد. اما بعد از ادغام وضعیت بهتر و محدودیت‌ها کمتر شد. بانوان ورزشکار اجازه حضور در کمپ‌های مختلف ورزشی را دارند و فضاهای ورزشی متنوعی هم به وجود آمده است. الان مسابقات زنان ورزشکار پخش زنده دارد و بنرهای بزرگی برای بانوان ورزشکار در سطح شهر زده می‌شود که اتفاق خوبی است و چهره خوبی از ورزش بانوان را به جامعه تزریق می‌کند. یادم می‌آید آن زمان حتی اجازه تمرین در فضای باز را نداشتیم حتی همین ورزشگاه کشوری! اما الان چند سالی است که مجوز تمرین در فضای باز را گرفته‌ام و شاگردانم را در همان جا تمرین می‌دهم. اینها همه شرایطی است که می‌تواند به عنوان فضاهای تبلیغاتی برای ورزشکاران در نظر گرفته شود و منجر به درآمدزایی. اما مغفول مانده است. 

  • نگاه متفاوت به قهرمانان ورزشی

این مربی دوومیدانی البته به باقی ماندن برخی محدودیت‌ها برای بانوان ورزشکار و اتفاقی که برای «سهیلا منصوریان» برای ورود به مجموعه ورزشی انقلاب رخ داد هم اشاره می‌کند و می‌گوید: برخی محدودیت‌ها برای ورزشکاران زن همچنان پابرجاست و خود من هم چنین تجربه‌ای را حتی بعد از پایان دوران حرفه‌ای ورزش برای استفاده از اماکن ورزشی تجربه کرده‌ام. با وجود این همه پیشرفت ورزش حرفه‌ای بانوان هنوز در برخی از اماکن ورزشی بالاخص خصوصی‌ها جا نیفتاده است. تا همین چند سال پیش در باشگاه انقلاب محدودیت‌هایی وجود داشت که اجازه تمرین در هر زمانی را به نمی‌دادند. دلیل آن هم نبود شناخت کافی از ورزش حرفه‌ای است. مجموعه انقلاب هم بیشتر از آن که فضای حرفه‌ای برای ورزش باشد به محیطی لاکچری برای شهروندان تبدیل شده که عموم مردم ورزش نه در سطح حرفه‌ای را آنجا پیگیری می‌کنند.

از نظر ابراهیمی راهکار از بین رفتن چنین مشکلات و موانع پیش روی ورزشکاران حرفه‌ای برای بهره‌مندی از فضاهای ورزشی مصوب شدن قانونی در حوزه ورزش است که قهرمانان ورزشکار چه زن و چه مرد حداقل سهمیه‌ای از این فضاها داشته باشند. وی تاکید می‌کند:‌ اگر چنین قانونی داشته باشیم، دیگر شاهد به وجود آمدن اتفاقات مشابه سهیلا منصوریان نخواهیم بود که افتخار ورزش ووشوی کشورمان است. البته این اتفاق قطعا برای بسیاری از ورزشکاران رخ می‌دهد و اگر همان شیوه تقابلی منصوریان را داشتند، خبرهای بیشتری از ممنوعیت ورود و جلوگیری از فعالیت ورزشی‌شان رسانه‌ای می‌شد.

وی به فراهم بودن بستر فعالیت‌های ورزشی در کشورهای دیگر و دسترسی آسان ورزشکاران به اینگونه خدمات اشاره می‌کند و می‌گوید: در این کشورها تمامی امکانات ورزشی رایگان در اختیار ورزشکاران است. ما هم در کشورمان به چنین تسهیلاتی نیاز داریم. هر چند که محدودیت‌های ورزش تنها در یک مجموعه نیست و در بسیاری از فضاهای ورزشی دیگر هم تداخل فعالیت‌ ورزشکاران حرفه‌ای با عموم مردم ناخوشایند است. در این باره هم نیاز به فرهنگسازی داریم تا آنهایی که ورزش را تفریح در نظر می‌گیرند، ورزشکاران حرفه‌ای را به راحتی میان خودشان بپذیرند.

  • کمبودهای مالی، عامل مهاجرت

ابراهیمی مجموعه این عوامل را عامل مهم مهاجرت ورزشکاران می‌داند و می‌گوید: ما بیمه یا مستمری ورزشی نداریم. حقوقی هم که می‌گیریم موقتی است. این مشکلات و شرایط سخت حضور در ورزش حرفه‌ای، تفکر مهاجرت را در ورزشکاران تقویت می‌کند. آنها در کشورهای دیگر از حقوق و مزایای بهتری برخوردار می‌شوند، حتی پس از پایان دوران حرفه‌ای ورزش. باید به این امر توجه داشت که ایران استعدادهای ویژه‌ای در رشته‌های ورزشی مختلف دارد و اگر حمایت از ورزشکاران کیفیت بهتری داشت، قطعا هیچ ورزشکاری شرایط سخت مهاجرت را نمی‌پذیرفت. به ویژه این که زندگی در کشوری به مانند ایران که مردم از عواطف بالای انسانی برخوردار هستند به مراتب راحت‌تر از مهاجرت به جامعه‌ای است که تفاوت‌های زیادی از نظر زندگی اجتماعی نسبت به مردم خودمان دارند.

وی ادامه می‌دهد: البته ما در رشته دوومیدانی کمتر شاهد مهاجرت ورزشکاران هستیم. اما طی چند سال اخیر این شیوه مهاجرت تبدیل به پدیده‌ای شده که ممکن است در کوتاه مدت همه رشته‌های ورزشی را در بر بگیرد. تنها چند رشته ورزشی در ایران مورد توجه هستند و ورزشکاران فعال در آنها از مزایای خوبی برخوردار می‌شوند. اما دوومیدانی‌کاران جزو آن دسته از ورزشکارانی هستند که به رغم سختی‌های قابل توجه در ورزش حرفه‌ای، بهره‌مندی خوبی از بودجه ورزش ندارند. این مساله به‌ویژه درباره ورزشکاران مرد این رشته ملموس‌تر است که در نبود شغل و حقوق مناسب شرایط به‌مراتب‌ بدتری برای گذران زندگی و تامین هزینه‌های ورزش‌شان تجربه می‌کنند. زنان ورزشکار حتی آنهایی که موفق به کسب مدال بین‌المللی شده‌اند هم در شرایط اقتصادی نسبتا رو به پایینی قرار دارند. همین فشارهای اقتصادی مزید بر علت می‌شود که حتی ورزشکارانی که نام و نشان چندانی هم در عرصه ورزش قهرمانی و حرفه‌ای ندارند، کشور دیگری را برای ادامه فعالیت و زندگی ترجیح دهند.

  • مدیریت باثبات نداریم

شاید اگر این همه تغییر در راس فدراسیون‌ها نداشتیم، با مشکلات این چنینی هم مواجه نمی‌شدیم. ابراهیمی با بیان این مطلب به بلاتکلیفی یکساله تعیین رئیس و برگزاری انتخابات در فدراسیون دوومیدانی اشاره می‌کند و می‌گوید: چالش اصلی مدیریت در حوزه ورزش ما نبود ثبات است. هیچ کجای دنیا مرسوم نیست که ریاست فدراسیون این همه تغییر کند. حتی در کشور نه چندان سطح بالایی مثل قزاقستان هر دوره‌ای که ما برای مسابقات به آنجا اعزام می‌شدیم، یک رئیس فدراسیون دیدیم؛‌ آقای الکساندر که خودشان هم قهرمانی رشته دوومیدانی بودند. در مالزی هم وضعیت همین است و شخصی به نام کریم ابراهیم در راس فدراسیون حضور دارد و تغییر نکرده است. این همه بی‌ثباتی در ورود و خروج مهره تصمیم‌گیرنده یک فدراسیون خودش عامل بی‌سروسامانی است. 

وی بیان می‌کند: هر مدیری که وارد می‌شود حتی زمان ندارد که پروتکل‌های از پیش تعیین شده را اجرا کند. بلافاصله تغییر و تعیین سرپرست! همان سرپرست هم نمی‌تواند تصمیم جدیدی را اتخاذ کند و باید ضوابط و شرایط فدراسیون را با همان شیوه قبل پیش ببرد و تا به مرحله اجرا می‌رسد، زمان انتخابات است و باید رئیس جدید وارد شود. این تغییرات امان دوومیدانی را بریده است. اجازه نمی‌دهند که هیچ برنامه‌ای مالی و اجرایی به نتیجه برسد. در ماه‌های اخیر هم که فدراسیون با دو سرپرست اداره شده است. زمان سرپرستی آقای ایرج عرب حتی با وجود مشکلاتی که وجود داشت مسابقات دهه فجر را برگزار کردند که خودش نقطه قوت برای فدراسیون بود. در همان زمان عجیب‌ترین و غیرقابل باورترین مجمع انتخاباتی برگزار شد و افشین داوری پشت میز ریاست نشست، اما ۸ روز رئیس بود و مجمع برگزار شده ابطال شد. 

این قهرمان ملی می‌افزاید: مهدی مبینی سرپرست بعدی بود که خودشان از قهرمانان دوومیدانی هستند. او عملکرد خوبی دارد اما حتی با اجرای برنامه‌های خوب، موقتی است و زمان و قدرت کافی برای اجرای بسیاری از برنامه‌ها را ندارد. ما به مدیری نیاز داریم که دوومیدانی را بشناسد، نه صرفا پیشکسوت دوومیدانی که حداقل خاک ورزش را خورده باشد. اینکه صرفا انتخاباتی برگزار و رئیسی انتخاب شود، چاره کار نیست، ما در دوران آقایان کریمی، کفاشیان، داوری و جلالی شرایط مناسب‌تری داشتیم و آنها از نیروهای قدیمی و تازه‌نفس به نحو احسنت استفاده می‌کردند و به نوعی برای خودشان بازوهای توانمند ایجاد کرده بودند. باید کسی بر راس امور بنشیند که با در اختیار گرفتن زمان فدراسیون، دوومیدانی را از آشفته‌بازار عبور دهد. 

  • اولین مسابقات قهرمانی کشور بعد از شیوع کرونا 

ابراهیمی در پایان صحبت‌هایش به برگزاری مسابقات قهرمانی کشور هم اشاره می‌کند و می‌گوید: دوشنبه و سه‌شنبه هفته آینده اولین مسابقات را بعد از شیوع کرونا برگزار خواهیم کرد. این مسابقات با رعایت کامل پروتکل‌های وزارت بهداشت برگزار می‌شود و تمامی شرکت‌کنندگان و مربیان ملزم به انجام تست‌های کرونا هستند. با توجه به دستورالعمل‌های ستاد ملی کرونا ورود افراد متفرقه به محل برگزاری مسابقه هم ممنوع است.

کد خبر 540858

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha